روزهای اخر.......
سلام گل پسری خوبی؟؟
٥شنبه ٣٠ ابان رفتم سونو خدارو شکر همه چی خوب بود و وزن شما هم ٣٣٠٠ زدن خدارو شکر که سالم و تپلی هستی....
از اقای دکتر پرسیدم بندناف دورگردنت نیست که خداروشکر نبود و خیالم راحت شد...
بعدش جواب رو بردم پیش خانم دکتر چون توی سونو تاریخ زایمان رو زده بود ٨ اذر ولی سونو قبلی ٥ اذر بود
که دکتر گفت همون ٥اذر مد نظره تا اوم موقع صبر می کنیم اگر خودش با زبون خوش نیومد به زود متوسل میشیم(سزارین) که ازش خواستم اگر قراره سزارین بشم همون ٢اذر باشه که دوست دارم ولی قبول نکرد دکتر نامرد گفت من نمی تونم بیام
گفت جمعه بیا که منم قبول نکردم بخاطر اینکه اون روز عزیز اینا نذری داشتن(حلیم) گفتم حالا که قرار نیست دوم بیایی منم صبر می کنم تا اخرین روز شاید طبیعی زایمان کردم !!
روز جمعه عزیز نذری حلیم داشت با باباجون رفتیم اونجا صبح تا ظهر هم فقط داشتیم تقسیم می کردیم بعدش اومدیم خونه انقدر خسته بودیم تا بعدازظهر خوابیدیم.....
انشاا... سال دیگه خودت هم کنار دیگ حلیم شیطونی کنی عزیزمممممممم
امروز شنبه ٢اذر و ٢روز دیگه وقت داری بیایی گل پسرم والا مامی سزارین میشه وتورو میارن بیرون....
انشاا... هرچی صلاحه و خیرمونه برامون پیش بیاد امیدمون به خداست عزیزمممممم.....